مقاله ی “نتایج هفت قرن حضور زبان فارسی در شبه قاره” از سوی مرحوم استاد جاوید اقبال قزلباش ، معاون فصل نامه “اردوی پیغام آشنا” رایزنی فرهنگی سفارت ج.ا.ایران پاکستان، اسلام آباد، در سومین کنگره ی بین المللی عرس بیدل دهلوی ارایه شده است. این استاد محقق، مقاله نویس، ادیب، نویسنده و شاعر، سال 1401 درسن 75 سالگی دار فانی را وداع گفت.
نتایج هفت قرن حضور زبان فارسی در شبه قاره
(و از آيات او آفرينش آسمان، و زمينه و تفاوت زبان ها و رنگ هاي شماست؛ در اين نشانه هايياست براي عالمان!)
قبل از این که به ذکر نتایج حضور هفت قرن فارسی در شبه قاره بپردازیم خوب است یک کمی شخصیت میرزا بیدل دهلوی شاعر شهیر شبه قاره را تیمناً ذکر بکنیم تا نسبت شرکت در این سمینار عملاً سهمیه داشته باشیم. میرزا شاعر به نام هند است که نماینده معروف سبک هندی، یکی از سبک های چهارگانه فارسی بوده است. سبک هندی همانطور که مستحضرید در نتایج تغییر حاصله از شعر خاقانی، انوی، فغانی که ابتذال دار بود در شبه قاره هند افغانستان، تاجیکستان خیلی مرسوم و رایج شده بود ولی این نماینده سبک هندی که بیشتر از یکصد هزار شعر در دیوانش موجود است در ایران تاحدی گمنام بود. شعرش مرموز و سنجیدن افکارش مشکل و ادق می باشد. ولی آهنگ خوشی که دارد متقدمین و خوانندگان عمومی را به وجد می آورد که موجب ارضای لذت آنها می شود. شعرش یک سری دارای تراکیب و در و بست واژه ها با نظام سنتی شعر فارسی سازگار نیست، همین است که شعرش مبهم و مرموز گردید.
آزاد بلگرامی تذکره نگار شبه قاره می گوید “شعر بیدل داری اوزان بلند و آهنگ خوش است” بیان کمال و فضل بیدل را همین بس است که خواجه عبدالرشید صاحب “معارف النفس” می نویسد: هند سه تا متفکر را جهت جهان اسلام بوجود آورد. مجدد الف ثانی، میرزا بیدل دهلوی و شاه ولی الله محدث دهلوی بقولی:
در جستجوی مانکش زحمت سراغ
جای رسیده ایم که عنقا نمی رسد
دکتر شفیعی کدکنی بیدل گمنام در ایران را از تاریکی گمنامی اش بیرون آورد و با تالیف کتابی به عنوان “شاعرآئینه ها” چاپ تهران او را به ایرانیان معرفی نمود. اینک امروز در نتیجه اش ما شاهد این کنگره با عظمت هستیم که با مناسبت عرس بیدل در حال برگزاری است.
برمی گردیم به آیت قرآن و تفسیرش در آیت مذکور ملاحظه می فرماید که خداوند متعال خلق آسمان ها و زمین و اختصاف زبان ها و رنگ های مردم را به عنوان آیات خودش هم ردیف قرارداده است و این از عظمت موضوع زبان هاست که برای صاحبان دانش در این آیات بیٌن وجود دارد. امروز علم ژناتیک وجود کروسوم ها با خصوصیت و ویژگی های نسل و نژاد در داخل ژن ها را روشن کرده است. گوی رنگ و دیگر ویژگی های نسل انسان در کروسوم وجود دارد. چنانکه علم ژناتیک از آیات خداوندی است که برای روشنفکران و دانشمندان خلقت خصوصیات هر نسل و نژاد انسانی را روشن می کند البته علم ژناتیک شامل موضوع مانیست ولی همین قدر اشاره کافی باشد که ویژگی های نسل انسان در این عنصر محصور است که از آیات روشن الهی نیز است و از سوی دیگر از لحاظ اهمیت با خلقت آسمان ها و زمین ها هم ردیف قرار داده شده است.
این نوعی است از آیات خداوندی که از علم السنه و همانطور که اشاره شد زبان های مختلف در جهان از آیات الهی است و روی همدیگر تأثیرات ارتقائی دارند و لذا تعامل روی هم دیگر زبان های سبب ایجاد زبان ها جدید می شود و از این طریق فرهنگ ها مورد تعامل هم قرار می گیرد تا این که فرهنگ ها یکدیگر را تحت تاثیر قرار می دهند و….
در ضمن بررسی نتایج هفت قرن حضور فارسی در شبه قاره باید به زبان اردو توجه کرد. زبان اردو یکی از نتایج بزرگ و حضور هفت صد ساله زبان فارسی در شبه قاره است و دختر زیبایی فارسی توصیف می شود زیرا که در حدود60% کلمات، واژه ها و ضرب الاَمثال آن در زبان فارسی ریشه دارد. زبان اردو که سومین زبان بزرگ جهان است و حدوداً یک میلیارد نفر در آن زبان در سراسر جهان صحبت می کنند اساساً فراورده زبان فارسی است که با آمیزش عربی، ترکی، باشا…. یک زبان لشکری را صورت بخشید. اصناف مختلف شعر و ادب از جمله غزل، ترجیع بند، مثنوی، مرثیه، قصیده و …
داستان، داستان کوتاه و رمان نویسی از فارسی به اردو درآمده است حالا باید دید خود فارسی چطور به شبه درآمده است .
صاحب میراث جاودان دکترسیدکمال سیدجوادی دربارة حضور زبان فارسی می نویسند: “امیرناصر سبکتگین در سال 376 هجری به سرزمین هند آمد و پیشاور را با تصرف خویش درآورد. “(2) بعد از وی سلطان محمود غزنوی (م1030م) فتوحات خود را ادامه داد. حضور هزاران سرباز ایرانی مسلمان به همراه دانشمندان، ادیبان، طبیبان در آن لشکر زبان فارسی و آداب و رسوم ایرانی را به صورتی جدی و همه جانبه وارد این سرزمین کرد و تمدن ایرانی را ریشه دار ساخت. در نتیجه روابط دیرینه موجود بین مردم ایران و این سرزمین در آن دوران شکوفاتر شد که آغاز نفوذ بیشتر زبان فارسی محسوب می شود. زبان فارسی در آن روزها از ایران مرکزی به ایالت مکران که همسایه شبه قاره محسوب می شد رسیده بود. این حوقل نوشته است که زبان مردم مکران فارسی و مکرانی است. (3) و سپس از طریق مکران توسط بازرگانان و مسافران وارد ملتان شده مورد استقبال و توجه مردم آن سامان قرار گرفته بود. مقدسی در کتاب “احسن التقاسم” خود که در سال 375 هجری تألیف شده اشاره می کند که “مردم ملتان زبان فارسی را می فهمند” (4) زمان تسلط دول ایران نژاد حدوداً هشت صد سال بود.
تاوجود باصفایی فاری شبه قاره را فراگرفت گل های رنگ به رنگ در باغ شادابش شکوفا شد. گاهی می بینیم که امیرخسرو موسیقی کلاسیک ایران را همراه با شعر خودش با موسیقی محلی هندی درآمیخت و تعداد آهنگ های قوالی را ایجاد کرد و آلات موسیقی همچو بین و ستار را ایجاد کرد این شاعر صوفی منش غزل هایش حدود 2006 و قصیده 450 ، قطعه 6 رباعی 155 است.
عبدالرئوف کندو یار و منطقه سند کریماشیخ اجل سعدی را در سال 1429هجری به زبان سندی برگرداند. گاهی شاهد اول ترجمه قرآن به زبان فارسی می باشیم که مخدوم نوح سرورها لائی در قرن دهم هجری ترجمه و تفسیر کامل آن را به زبان فارسی درآورد. (5) که توسط شورای زبان سندی در سال 1981.م چاپ گردیده است. یک موقع ملاحظه می کنید که مثنوی توسط مولانا محمداَدیب فیروزشافعی به زبان سندی برگردانده می شود.
دیوان فارسی سلطان باهو سلطان العارفین که در سبک هندی است (همون سبکی که در دوره مغول ها در هند مرسوم بود) کلیه تعلیمات شاعر مذکور که قرآن، حدیث و عرفان را شامل است نمونه از شعرش ملاحظه می فرمائید:
الا ای یار فرزانه بیا با ما به می خانه
چون مردان باش مستانه بکن با جام پیمانه
طی سیر آثار شعرای بزرگ فارسی در شبه قاره می رسیم به ذکر شاعر درویش عرفانی حضرت سچل سرمست که تحت تأثیر رنگ و لون عطار نیشاپوری قرار داشت شعرش از دیوان باشد یا مثنوی هایش از تجلیات عرفان و عشق و معرفت الهی مملو می باشد او از مولوی(ره) نیز تتبع می کند.
عارفی و عاشقی شد هر دوشان یار ما
بر جلوه حسن می آید به بین دالدار ما
گاه می گردد نبی و گاه می گردد ولی
پس کجا آید از این اسرار حق انکار ما
را وصلتنا مه خواندم و رمز منطق الطیر را
همچنین فرموده است آن خواجه عطار ما
بیان بلند می شود اثر ذکری از رابعه خضداری، سردار گل محمدخان زیب مگسی، نواب یکتا، غالب دهلوی، اقبال لاهوری و نخبگان اقلیم شعر و ادب بشود، صرفنظر نموده می بینیم چطور فارسی توانست این همه نفوذ در روح و قلوب و جان های مردم شبه قاره کند و نتیجه های که در صورت هزارها هزار اثر امروز فراوان می بینم را فرا آورد.
گفتنی است که فرهنگ یک کشور از وجود آثار علمی و ضرب الاَمثال و حکم و اسطوره ها و معنویت برگرفته از شعر و نثر بزرگ مردان شامل صوفیه، دانشمندان، علما، فضله و پژوهشگران … تشکیل می شود فرهنگ شبه قاره تحت تأثیر سخت فرهنگ بانفوذ دلنشین و جاذب ایران از کانال زبان فارسی قرار گرفت و این زبان ارزنده و شیرین یواش یواش کلیه زبان های محلی از جمله گوجری، بلتی، شینا، بلوچی، پشتو، هندی، سرائیکی، کشمیری و سندی و پنجابی را تحت نفوذ و تأثیرش قرارداد و فرهنگ اصیل ایرانی همراه با این زبان در طول هفت قرن در جوامع شبه قاره درآمد. امروزه هم در مدرسه های اهل تسنن و هم اهل تشیع در شبه قاره کتاب های درسی از جمله “کریما”، “گلستان” و “بوستان” تدریس می شود. حدوداً بیشتر از نصف خزینه کتب دینی به زبان شیوای فارسی است اینها صحاح سته، کتب اربعه کتب تواریخ و تفاسیر گوناگون را در برمی گیرد و این است که برخی از مدرسه های کلاس مخصوص فارسی برای طلبه دایر می کنند.
در برخی از حسینیه ها و تکیه ها شهرهای تاریخی همچو پیشاور، کویته، لاهور، لکنو، کراچی، پاراچنار و بلتستان و گلگت و راولپندی روضه خوانی ها به زبان فارسی در عاشورای حسینی امروز هم مشهود است. این دلیل زنده نگهداری فرهنگ ایران و عاشورا در شبه قاره است که بزرگان با تلاش و سعی فراوان ارزش های دینی ایرانی را همراه با زبان فارسی به نسل های بعدی تحویل دادند زیرا که زبان زنده همواره همینطور زنده می ماند و زبان های دیگر را در مراحل ارتقای تحت نفوذ و تأثیر قرار می دهد. قزلباشان، کشمیریان، هزاره ها و تعدادی از اقوام دیگر امین سنت های دیرینه فارسی در شبه قاره می باشند. حسینیه های برخی اقوام در مناطق مختلف به حسینیه های ایرانی عیناً شباهت می دهند از لحاظ سیه پوشی، قالی داری، منبر و علم سازی و روضه خوانی ها و سینه زنی ها و …
توجه می کنیم به سنگ نوشته های زبان فارسی که به تعداد میلیون ها در سراسر شبه قاره روی قبور، مساجد، تکیه، اماکن، تاریخی و مذهبی و چاه ها به صورت پراکنده موجود است. این همه به نتایج صدها سال حضور فارسی در شبه قاره دلالت می کند. این ها تواریخ وفات و احداث بناها و نصب و عزل شاهان و ذکر اوصاف آنها و… را محیط است و جالب این است به هیچ زبان دیگر نیست جز زبان فارسی. کتاب قطور دو جلدی سه زبانه میراث جاودان که این ارث کهنه و قدیم را مفصل ذکر می کند و 5صد کتیبه فارس را همراه با عکس ها به صورت نمونه از مناطق متفرق پاکستان شامل ایالت های چهارگانه مناطق شمالی و کشمیر ارائه می کند و این هم تاریخ زبان فارسی را یک جلوه بزرگی می باشد که هم نشانگر تاریخ و فرهنگ مشترک دو کشور و هم آثار پراکنده هفت قرن وجود فارسی در شبه قاره است. کتیبه های مذکور روی مزارها اماکن مقدسه، بناهای شهر از جمله باغ ها، پل، دروازه، بناهای یادبود شهدا محل بازار، ورودی برخی خانه ها، قلعه ها، قصور و کاخ های پادشاهان بنظر می خورد. از طرف بناهای شبیه ایرانی نمایانگر فرهنگ ایران که تحت تأثیر معماری ایرانی که شامل تزئینیات همانند کاشی کاری، آجرکاری، مقرنس کاری تاحدی که فضاهای داخلی و بیرونی آن ساختمان ها کاملاً مشابهت به بناهای ایران دارد مثلاً مسجد تته، مزارات مکلی در سند و…
صوفیه فارسی زبان وارده از ایران ضمن نقش مؤثری در گسترش دین اسلام داشتند و آثاری که آنها تهیه کردند تا زمان حاضر مرجع خلایق می باشد و نه فقط بعنوان منابع در نفوذ فارسی نقش مؤثری داشته بلکه اسلام رانیز ترویج کردند. من باب المثال می تواند به “کشف المحجوب” اثر شیخ علی هجویری (م 184هجری -1088م) اشاره کرد که اولین کتاب نثر فارسی در شبه قاره محسوب می شود.
دیوان های شعرای دوره غزنوی از جمله ابوالفرج بن مسعود رونی اولین صاحب دیوان فارسی در آن روزگار و مسعود سعدسلمان و انوری عثمان مختاری نتیجه همین زمان زرین هفت صد ساله است. شعر غنی و عرفانی رابعه بنت کعب که حتی قبل از ابوالفرج رونی در قرن چهارم هجری می زیسته و جامی او را در شمار زنان صوفی آورده است نیز یادگار همین دوره است. پس از سامان عزنوی شهاب الدین غوری دهلی را به تصرف درآورد که در نتیجه آن نفوذ فارسی از لاهور تا به دهلی گسترش یافت بعدها شاهان این خانواده دولت خویش را تا به بنگال توسعه دادند در نتیجه فارس نیز همزمان باگسترش سلطنت آنها به مناطق دور افتاده هند نفوذ پیدا کرد.
سلطان ناصرالدین قباچه پادشاه سند مربی عوفی صاحب “لباب الالباب” و کتاب “جوامع الحکایات” بود. رضیه سلطانه اولین ملکه مسلمان شبه قاره بود که فرزندش علاءالدین ولی نعمت و ممدوح امیرخسرو دهلوی و خواجه حسن دهلوی بود و در عهد او مولتان که امروز جزء پاکستان است مرکز فارس شد.
بعداً سلاطین خلجی سر کار آمدند در این دوره اسلام و فارسی در دورترین نکات شبه قاره گسترش یافت. جلال الدین فیروز شاه مؤسس این دولت خودش شاعر بود و هنرمندان ایرانی را تشویق می کرد.
طی دوره سلاطین تغلقیه که از 0231 تا 0441.م حکومت کردند فارسی بین مردم خیلی ترویج شده بود ابن بطوطه سیاح معروف که به دهلی سفر کرده بود، دید یک زن هندو که شوهر مرده بود و او را می خواستند ستی کنند یعنی به رسم آن زمان به آتش بسوزاند به فارسی می گفت “ما را از آتش می ترسانی من می دانم او آتش است رهاکن ما را”
صوفی و عارف معروف می رسید علی همدانی معروف به شاه همدان در سال 227 هجری/1370.م به کشیمر سفر کرد و 700 نفر هنرمند و مبلغ همراهش بود اینها زبان فارسی و فرهنگ ایران را در کشمیر ترویج کردند تا آنجائیکه امروزه هم فارسی جزو اعظم زبان کشمیری است و هنرهای ایرانی از جمله قالی بافی، شال بافی، پارچه بافی، خوشنویسی، نقاشی، بنایی و …. در کشمیر فراوان وجود دارد.
از آن به بعد سلسله شاهان سادات و لودی از 817-855 هجری یعنی 1414- 151.م فرهنگ ایرانی زبان فارسی را حتی در بین هندوان رواج دادند. مغولان فارسی زبان از 932 هجری یعنی 1530 تا 1857 بوده است که این بزرگترین دوره ترویج فرهنگ و زبان ایرانی یعنی فارسی به حساب می آید و “همایون نامه” اثر گلبدن بیگم، تزوک جهانگیری تزوک بابری اثر ظهیر الدین بابر، و حکما و فیلسوف ها او با شعرا درباره اکبرشاه که نورتن یعنی نو گوهر از جمله فیضی، ملا دو پیازه، بیربل، تودرمل، موسوم بودند همینطور غزالی مشهدی ملک الشعرای دربار و سپس فیضی شاعر ممتاز آن زمان بود. عبدالرحیم خان خانان نخست وزیر اکبرشاه نیز در ترویج شعر و ادب فارسی سهمیه بسزایی داشت . در “اکبر نامه” چنین آمده است که هزاران قافیه طراز و نظم آراء بر همایون آستان باشند. فیض دکنی در زمان اکبرشاه مبین بزرگ رواج زبان فارسی بود دیوان قصائدش و مراثی ترکیب بند و قطعات و غزلیات دارد. وی از نظامی تقلید کرد. مثنوی موسوم به نل دمن را به نظم کشیده که مضمون آن را از حکایات هندی گرفته بود. او مطالبی نیز در علوم و ادبیات از کتب هندی مانند مهابهارت به فارسی ترجمه کرد. تزوک جهانگیری به زبان فارسی از آثار جهانگیر شاه بود در حالی که طالب آملی شاعر معروف و مکل الشعرای دربار جهانگیر بود. در عصر شاه جهان نیز بنای، هنرهندی و فرهنگ و زبان و ادب فارسی ایران در شبه قاره ترویج شد و آثار فراوان بناها و مهندسین ایرانی همانند تاج محل در آگره و شالامار باغ در لاهور یادگار نوابغ ایرانی از همون عصر است.
زمان شاهان کلهورا و تالپور در دره سند زمان طلایی شعر فارسی بود دکتر محمدحسین تسبیحی در باره دیوان میرکرم علی خان نوشته است میرکرم علی خان شاه و شاعر خوب و عاشق بیقرین هنر و ادبیات بود به همین دلیل دربارش از شعرا و ادبا و دانشمندان سند، ایران و هند پر می بود. شعرا دور تالپور از جمله سچل سرمست، میرغلام علی مایل، سیدزین العابدین عابد، محمدحسین شیرازی ناخدا، سیدطباطبائی، میرصوبدار خان و… بود. صنف مثنوی و غزل در این دوره خیلی توسعه یافت مرثیه نیز که در دوره کلهورا آغاز شده بود در دوره تالپوری به اوجش رسید. تاریخ گویی از اصناف پسندیده شعرا بود. حمد و نعت، منقبت، رباعی، قطع، مسدس، مخمس با دو بیتی، ترکیب بند و ترجیع بند نیز مروج بود. برخی از مثنوی های آن زمان سرمایه ارزشمند ادبیات فارسی سند است مثلاً مثنوی مرزا و صاحبان، مثنوی مختارنامه، مثنوی حمله حیدری و مثنویات حضرت سچل سرمست که جمله عشق نامه، گذارنامه درد نامه رهبرنامه، وحدت نامه، وصالت نامه راز نامه نیز فرا آوردهای آنزمان طلائی فارسی در سند است.
گفتنی است که سچل سرمست نو صد هزار بیت دارد که در آن ابیات فراوان فارسی وجود دارد دیوان های معروف آن زمان شامل دیوان جعفری، دیوان حیدری، دیوان میر، دیوان کرم، کلیات مایل، دیوان صنعت، دیوان ولی و… می باشد.
در جهان علم و ادب اگر نیک بنگریم می بیینم که انجام رسانی تراجم کتب و مقالات و مطالب فارسی امروزه ایران توسط اداره دولتی و خصوصی و مترجمین، اطبا، حکما و اساتید مروج است و سالیانه هزارها کتاب از فارسی به اردو و انگلیسی برگردانده می شود مثلاً اخیراً فرهنگستان زبان و ادب اردو کتاب “تمدن برهنگی و برهنگی تمدن” اثر دکتر غلام علی حدادعادل رئیس اسبق مجلس اسلامی ایران راتوسط دکتر یونس جعفری مترجم معروف به زبان اردو ترجمه و چاپ کرده است. همینطور جامعه تعلیمات اسلامیه، انتشارات امامیه، اداره ثقافت اسلامی در کراچی و بنیاد بعثت و مؤسسه الغدیر در لاهور صدها کتاب علما، دانشمندان و اهل قلم ایران را از فارسی به اردو برگردانده است. این ها هر رقم موضوع از فرهنگ تا به تاریخ و از تاریخ تا به اسلامی شناسی، علم کلام، حدیث تفسیر را شامل می شود. اساتید فارسی همچو معین نظامی و شعیب احمد از اورئینتل کالج دانشگاه لاهور تعدادی آثار نویسندگان ایران را که شامل داستان کوتاه می شود به اردو برگردانده اند.
از سوی دیگر اگر تدریس زبان فارسی در پاکستان را بررسی بکنیم می بینیم که در کلیه دانشگاه های در کشور و دانشکده های دولتی و غیردولتی فارسی بعنوان زبان اختیاری تدریس می شود، همینطور علاقه مندان زبان فارسی از کلاس های خانه های هفت گانه خانه فرهنگ ایران استفاده می کنند و هرسال صدها دانشجو از آن کلاس ها فارغ التحصیل می شود. برخی از اداره های خصوصی نیز زبان فارسی را تدریس می کنند بعضی از انجمن های فارسی و علما و مشایخ و شعرا نیز به صورت خصوصی فارسی را تدریس می کنند. این همه نشانگر شور و علاقه مردم پاکستان به زبان شیرین و شیوای فارسی می باشد.
در جهان طب اسلامی و گیاه شناسی بیشتر گیاشناسان حکما و دانشمندان از کتب قدیم طبی و گیاه شناسی ایران استفاده می کنند. نسخه های پزشکی گیاهی در مخطوطات دانشمندان قدیم گیاه شناسی ایران پیدا می شود و مورد استفاده گیاه شناسان شبه قاره قرار می گیرد.
مطبوعات و رسانه های گروهی زبان اردو در اخبار و مقالات و ستون ها واژه ها کلمات و ضرب الامثال و اشعار شعرای ایرانی از جمله حافظ، سعدی و مولوی، نظیری نیشاپوری، فردوسی، خیام، باباطاهر عریان، سنایی، عطار را فراوان مورد استفاده قرار می دهند تا جایی که خیلی از آنها حفظ عموم مردم است.
بخش بیرون مرزی زبان فارسی را دیوی پاکستان روز یک ساعت برنامه دری و یک ساعت هم فارسی ایرانی را پخش می کند.
موسیقی دانان و قوالان اشعار صوفیانه فارسی، اقبال، امیرخسرو دهلوی، حضرت نظام الدین اولیا، خواجه معین الدین چشتی اجمیری، حضرت سچل سرمست، لعل شهباز قلندر، سلطان باهو، غنی کاشمیری، نظیری نیشاپوری، سنائی، میرزا غالب و… صدها شاعر دیگر را فراوان می خوانند که بین مردم هم از بس پذیرفته است. از این طریق غزل های عارفانه بین مردم تأثیرات فوق العاده می گذارد و حتی عموم مردم آنها را زمزمه می کنند و اشعار و زبان و کلمات و ضرب المثل های فارسی بین عموم از این طریق رواج پیدا می کند لذا باید به عنوان یک راه مؤثر ترویج فارسی تشویق بشود.
ارتش پاکستان از زمان مغول ها تا زمان حاضر از اصطلاحات فارسی نسبت به سان نظامی مثلاً چپ، راست، حاضر باش، آسان باش بزن استفاده می کند. همینطور در بخش دادگستری اصطلاحاتی که از زمان دولت مغول ها مروج است تاکنون هم ادامه دارد. و در دستورات کیفری، استیناف ها، نوشتن قباله جات و رسیدات و قراردادها… بکار برده می شود. اگر دقیق نگاه کنیم بیشتر از نیم اصطلاحات بخش دادگستری به زبان فارسی است در حالی که انگلیس ها توسط دستور دولتی سعی کرده بودند آنها را بیرون کنند ولی عملاً این کار انجام نشده است زیرا که عموم مردم و ادارات دولتی از هفت صد سال به آن عادت پیدا کرده بودند و با هرگونه تلاش سرسختانه استعمار هنوز که هنوز است اصطلاحات فارسی از دوایر دادگستری و بخش بند و بست و اداره اراضی نتوانسته است خارج بشود. عمده دلیل نفوذ و تأثیرات فارسی از وجود کلمات، واژه ها، ضرب الامثال و حکم و تلمیحات فارسی در ساختارهای کلیه زبان های محلی و بومی پاکستان از جمله اردو پشتو، براهوی، بلوچی، شینا، بلتی، کشمیری، پنجابی، سرائیکی، میواتی، پیدا می شود.
من باب المثال آب هونا (یعنی شرمنده شدن، ثواب بخشنا، ثواب بخشیدن، آسوده حال، جان سی عزیز، بنده نواز، بنده پرور، تجربه کار، بدحواس، بدنیت، برتر، بی درد، بی ادب، بی آبرو، اهل هنر، اهل زبان… بنده در سال 1372ش، 30 هزار واژه و کلمات و ضرب المثال فارسی مستعمل در اردو را براساس پروژه تحقیقی واژه گزینی کرده به فرهنگستان زبان و ادب فارسی تحویل داده بودم که کل تعداد واژه ها خیلی خیلی بیشتر از آن بود که تحویل داده شد.
اگر چنانچه کلمات زبان های محلی دیگر را ذکر نمایم سخن به دراز می کشد و مطالب خیلی بلند خواهدشد. وجود میلیون ها واژه فارسی در زبان های محلی پاکستان خودش دلیل زنده ای است درخصوص نفوذ و تأثیرات این زبان که از طریق شعر و ادب حاصله از مبلغین، علما، صوفیه، عرفا و… دارد این زبان ها گردیده است و مردم را سخت شیفته و والای این زبان شیرین ساخته است.
در نهایت یک نکته خیلی مهم باید ذکر بشود که اهمیتش نسبت به مبارزه فرهنگی علیه استعمار خیلی والاست. گفتنی است که امروزه حتی بعد از دو قرن استعمار علیه این زبان محبوب مردم دارد مبارزه می کند و می خواهد آن را از صحنه بیرون کند و پس از استقلال کشور هم مشغول تلاش از بین بردن وجود فارسی از مجامع اسلامی، حوزه ها، دانشکده ها و اکادمی ها و دانشگاه ها می باشد. همین است که راه های پاسخ به این تهاجم فرهنگی استکبار را باید هم بدانیم و هم عملی کنیم. امروزه استعمار در صدد فروریزی پایه های این زبان علمی، فرهنگی، دینی و پژوهشی در شبه قاره برآمده است و لذا نباید اجازه داد با از بین بردن این زبان فرهنگ اصیل اسلامی را از ما بگیرد همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای فرمودند “علیرغم این که ما خود مختاری و استقلال اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خویش را حفظ نمائیم در عین حال مهم ترین این سه تا حفظ نمودن استقلال فرهنگی است.”(6) در نظرم مبارزه علیه تهاجم فرهنگی استعمار جهانی می تواند بدین منوال باشد.
انجمن های فارسی جهت تقویت فارسی و گسترش و نفوذش در جوامع اسلامی در سراسر کشور تأسیس بشود، اتحادیه های سراسری اساتید فارسی جهت فعال نمودن تدریس و توسعه فارسی و نشر و انتشار کتب و مقالات فرهنگی تشکیل انجمن های شعرای فارسی گو در هر شهر و ایالت پاکستان، تشویق اساتید، شعرا، مترجمین و اهل قلم و نطق و سخن از طریق اهدای بورس، هدایه، کمک مالی اهدای جوایز و مدال های سالیانه در برابر کتب، مقالات و شعر زبان فارسی به شعرا و نویسندگان رده بالا. استخدام فارسی شناسان در دوایر علمی، پژوهشی فرهنگی دولتی و غیردولتی و خصوصی و نیز در رادیو تلویزیون و رسانه های گروهی ایرانی در پاکستان، راه اندازی تبلیغات حمایت از فارسی اقدامات استعماری جهت خنثی کردن اثرات شوم فارسی زدایی توسط آن، برگزاری دوره های بیش از پیش نسبت به بازآموزی فارسی در ایران، اعزام اساتید و فارسی شناسان به آن، تقویت فاکلتی های فارسی در دانشگاه ها، برگزاری شب شعر به مناسبات مختلف و تشویق شعرا و اعزام تعداد زیاد اساتید فارسی ایرانی به شبه قاره جهت تدریس در دانشگاه ها و دوایر علمی و تقویت کارهای پژوهشی در آکادمی های علمی و پژوهشی، کمک راجع به تشویق چاپ کتب فارسی و تراجم کتب جالب برگزاری سیمینارها و کنگره های علمی بخاطر تقویت و گسترش زبان فارسی و روشن کننده اهمیت این زبان علمی و دینی و فرهنگی. تأسیس دارالترجمه ها و مراکز پژوهشی جهت برگرداندن آثار اهل قلم از فارسی به اردو و بالعکس، بعمل آوردن تبادل فرهنگی از طریق دوبله کردن فیلم های ایرانی به اردو، اعزام بیش از پیش شعرا، ادبا، کارگردانان فیلم، هنرمندان و موسیقی دانان دو کشور به همدیگر، نمایش فیلم های ایرانی از طریق جشنواره ها و یا ماهواره، برگزاری نمایش های هنری از جمله عکس و خطاطی و کتاب و بروشور و نسخه های خطی، لباس و غذای ایرانی و خیمه شب بازی … و آثار دیگر هنری و جلب توجهات مردم به سوی فرهنگ اصیل اسلامی.
اینها می تواند راه های مبارزه با تهاجم فرهنگی استکبار جهانی باشد و هم تقویت زبان فارسی در شبه قاره که حضور هفت قرنش در آن منطقه پایگاه خیلی محکم را برای آن زبان در آنجا تأسیس نموده است و این پایگاه می تواند استعمار را در حین تهاجم فرهنگی اش از پا در آورد.
منابع
جاوید اقبال قزلباش
مدیر معاون فصل نامه اردوی پیغام آشنا
رایزنی فرهنگی سفارت ج.ا.ایران “پاکستان” اسلام آباد