فریدالدین ابوحامد عطار نیشابوری مشهور به شیخ عطار نیشابوری، یکی از عارفان و شاعران بزرگ و نامآور ادبیات فارسی در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری قمری است. روز ۲۵ فروردین ماه در تقویم رسمی کشور به نام عطار نیشابوری نامگذاری شده است و هر ساله مراسم بزرگداشت این شاعر و عارف نامی ایران در نیشابور برگزار میشود.
عطار نیشابوری یکی از بهترین و مشهورترین عارفان و شاعران فارسیزبان قرن ششم و هفتم هجری قمری است. عطار در سال ۵۴۰ هجری قمری در روستای کدکن نیشابور چشم به جهان گشود؛ البته برخی تولد وی را سال ۵۳۷ هجری قمری نقل کردهاند. از جزئیات کودکی و زندگی این شاعر بزرگ اطلاعات دقیقی در دست نیست؛ جز اینکه پدر وی یک عطار (دارو فروش) ماهر بود و بعد از وفات او، عطار کار پدر را ادامه میدهد و به شغل عطاری مشغول میشود.
نام پدر عطار بنا بر روایت قدیمیترین کاتب دیوان اشعارش، محمود است؛ اما به روایتی دیگر از تذکره نویسان قدیم، نام او ابراهیم بن اسحاق بود، البته نام یوسف نیز برای پدر عطار ذکر شده است. در روستای کدکن که محل تولد شیخ عطار نیشابوری است، زیارتگاهی به نام پیر زِرَوَند وجود دارد که برای اهالی آن منطقه بسیار قابل احترام است و گفته میشود که این مزار مربوط به پدر عطار یعنی شیخ ابراهیم است.
عطار در روستای کدکن به دنیا آمد که یکی از بخشهای تربت حیدریه امروزی محسوب میشود. او از همان دوران کودکی به مدارس علمیه شهر رفت و به تحصیل مقدمات علوم زمان خود مشغول شد. عطار کودکی بسیار سخت و دردناکی را تجربه کرد و ۶ یا ۷ ساله بود که درگیر ماجرای طغیان غزها شد. این فاجعه آنقدر عظیم و دردناک بود که در ذهن عطار برای همیشه نقش بست و او را بهشدت تحتتاثیر قرار داد. وی چند سال پس از فروکش فتنه غز، در مکتب مشغول آموختن شد.
در روایات آمده است که یک روز فریدالدین در دکان خود مشغول کار بود که درویشی وارد مغازهاش میشود و از او میپرسد که آیا چیزی برای رضای خدا به من میدهی؟ درویش این جمله را چند بار تکرار میکند؛ اما عطار به او اهمیت نمیدهد و چون درویش بیتفاوتی او را میبیند، از عطار میپرسد که تو چطور میخواهی از دنیا بروی؟ عطار در پاسخ به درویش میگوید: همان طور که تو از دنیا میروی! درویش میگوید: آیا تو میتوانی مانند من بمیری؟ عطار در جواب میگوید: بله. درویش زمانی که با پاسخ مثبت عطار روبهرو میشد، بلافاصله دراز میکشد و کاسه چوبی که در دست داشت، زیر سر خود میگذارد و میمیرد. عطار پس از این رویداد، بسیار متحول میشود و مسیر زندگی خود را بهطور کل تغییر داده و به عرفان روی میآورد.
شیخ نیشابوری پس از این ماجرا، برای کسب علم و دانش، به هند، عراق، شام، مصر و مکه سفر کرد و حج خود را هم به جا آورد. سپس به شهر خود یعنی نیشابور بازگشت و در آنجا ماندگار شد. عطار، مرید شیخ مجدالدین بغدادی بوده است.این شاعر بزرگ سرانجام در سال ۶۱۸ هجری قمری به دست سربازان مغول در نزدیکی دروازه شهر کشته شد. درباره داستان مرگ عطار نیشابوری اینگونه روایت شده است که به هنگام حمله مغول به خراسان، مورد ضربت یکی از سربازان مغول قرار گرفت و پیش از مرگ، با خون خود روی دیوار، این رباعی را نوشت:
در کوی تو رسم سرفرازی این است
مستان تو را کمینه بازی این است
با این همه رتبه هیچ نتوانم گفت
شاید که تو را بنده نوازی این است
یک نکته جالب درباره عطار نیشابوری که دکتر کدکنی در مقدمه منطق الطیر هم به آن اشاره کرده است، زندگی پُر از ابهام عطار به شمار میرود؛ زیرا اطلاعات بسیار کمی از او و زندگیاش در دست است، تا جایی که به گفته این ادیب بزرگ، درباره سنایی که یک قرن قبل از عطار زندگی میکرد، اطلاعات بیشتری در دسترس قرار دارد.
عطار نیشابوری یکی از پرکارترین و فعالترین شاعران ایرانی به شمار میرود و بنا به روایات بیش از ۱۸۰ اثر گوناگون از خود بهجای گذاشته که حدود ۴۰ عدد از آنها به شعر و نثر است. این شاعر بزرگ دارای تالیفات و تصنیفهای بسیاری بوده که بیشتر آنها منظوم هستند.
روایت است که عطار به تعداد سورههای قرآن، ۱۱۴ تصنیف از کتاب، رساله، نظم و نثر نوشته است. از ویژگیهای اشعار این شیخ بزرگ میتوان به شیوایی، سادگی و روان بودن آنها اشاره کرد که به زیبایی در آثار او مشهود است.
یکی از آثار مشهور و معروف عطار را میتوان مصیبت نامه برشمرد که از آثار منظوم این شاعر بوده و شامل ۷,۵۳۹ بیت و ۳۴۷ حکایت است. مصیبت نامه در قالب مثنوی سروده شده و عمق عرفانی بسیار بالایی دارد که با هیچ یک از آثار او قابل مقایسه نیست. در اشعار این شیخ، سوز و درد خالصانهای وجود دارد که آن را در کمتر شاعری میتوان یافت. عطار این اثر خود را در دوران پختگی خود سروده است، به همین خاطر آن را نسبت به سایر آثارش، خاصتر کرده است.
برخی بر این عقیدهاند که انتخاب نام «مصیبت نامه» برای این اثر عطار به دغدغه فکری او درباره این مسئله اشاره دارد که بین دو راهی شریعت و طریقت، چگونه میتواند بهدنبال حقیقت باشد؛ اما بنا به گفته عطار، دلیل این نامگذاری رنج و سختی در استخراج معانی، ترتیب مضامین، آراستگی و ترکیب الفاظ است. بخش آغازین مصیبت نامه عطار با مدح پروردگار، مدح محمد، ذکر معراج و ستایش خلفای راشدین و حسینی آغاز میشود و در ادامه به تفسیر ۴۰ مقاله میپردازد که هرکدام شامل چندین حکایت است.